۳۷۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۹۸

فعلِ نیکان مُحَرِّضِ نیکی‌ست
هَمچو مُطرب که باعثِ سیکی‌ست

بَهرِ تَحریضِ بندگانْ یَزدان
از بَد و نیکْ شاکِر و شاکی‌ست

نُکْرْ فرعون و شُکرْ موسی کرد
به بَهانه زِ حالِ ما حاکی‌ست

جِنْسِ فرعون هر کِه در مَنی است
جِنْسِ موسی هر آن کِه در پاکی‌ست

از پِیِ غَم یَقین همه شادی‌ست
وَزْ پِیِ شادیِ تو غَمناکی‌ست

خاکْ باشی گُزید اَحمَد از آن
شاهِ مِعْراج و پیکِ اَفْلاکی‌ست

خاک باشی بِرویَد از تو نَبات
گنجِ دل یافت آن کِه او خاکی‌ست

ما همه چون یکیم بی‌من و تو
پس خَمُش باش این سُخن با کیست؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.