۷۳۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۶۹

ای غَم اگر مو شوی پیشِ مَنَت بار نیست
پُر شِکَر است این مَقام هیچْ تو را کار نیست

غُصّه در آن دل بُوَد کَزْ هَوَسِ او تُهی‌ست
غَم همه آن جا رَوَد کانْ بُتِ عَیّار نیست

ای غَم اگر زَر شوی وَرْ همه شِکَّر شوی
بَنْدَم لب گویَمَت خواجه شِکَرخوار نیست

در دل اگر تَنگی‌یی‌ست تَنگِ شِکَرهایِ اوست
وَرْ سَفَری در دل است جُز بَرِ دِلْدار نیست

ای کِه تو بی‌غَم نِه‌یی می‌کُن دَفْعِ غَمَش
شاد شو از بویِ یار کِتْ نَظَرِ یار نیست

ماهِ اَزَل رویِ او بیت و غَزَل بویِ او
بویْ بُوَد قِسْمِ آنْک مَحْرَمِ دیدار نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۰
نظرها و حاشیه ها
لیندا
۱۳۹۹/۷/۱۰ ۲۱:۳۶

اول و آخر هموست