۵۶۴ بار خوانده شده
ای چَنگ پَردههایِ سِپاهانَم آرزوست
وِیْ نای نالهٔ خوشِ سوزانَم آرزوست
در پَردهٔ حِجاز بگو خوش تَرانهیی
من هُدهُدَمْ صَفیرِ سُلَیمانَم آرزوست
از پَردهٔ عِراقْ به عُشّاق تُحْفه بَر
چون راست و بوسلیکِ خوش الْحانَم آرزوست
آغاز کُن حُسینی زیرا که مایه گفت
کان زیرِ خُرد و زیرِ بُزرگانَم آرزوست
در خواب کردهیی زِ رَهاوی مرا کُنون
بیدار کُن به زَنْگُلهاَم کانَم آرزوست
این عِلْمِ موسِقی بَرِ من چون شهادت است
چون مومِنَم شهادت و ایمانَم آرزوست
ای عشق عقل را تو پَراکنده گوی کُن
ای عشق نُکتههایِ پَریشانَم آرزوست
ای بادِ خوش که از چَمَنِ عشق میرَسی
بر من گُذَر که بویِ گُلِستانَم آرزوست
در نورِ یار صورتِ خوبانْ هَمینِمود
دیدارِ یار و دیدنِ ایشانَم آرزوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
وِیْ نای نالهٔ خوشِ سوزانَم آرزوست
در پَردهٔ حِجاز بگو خوش تَرانهیی
من هُدهُدَمْ صَفیرِ سُلَیمانَم آرزوست
از پَردهٔ عِراقْ به عُشّاق تُحْفه بَر
چون راست و بوسلیکِ خوش الْحانَم آرزوست
آغاز کُن حُسینی زیرا که مایه گفت
کان زیرِ خُرد و زیرِ بُزرگانَم آرزوست
در خواب کردهیی زِ رَهاوی مرا کُنون
بیدار کُن به زَنْگُلهاَم کانَم آرزوست
این عِلْمِ موسِقی بَرِ من چون شهادت است
چون مومِنَم شهادت و ایمانَم آرزوست
ای عشق عقل را تو پَراکنده گوی کُن
ای عشق نُکتههایِ پَریشانَم آرزوست
ای بادِ خوش که از چَمَنِ عشق میرَسی
بر من گُذَر که بویِ گُلِستانَم آرزوست
در نورِ یار صورتِ خوبانْ هَمینِمود
دیدارِ یار و دیدنِ ایشانَم آرزوست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.