۶۹۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۳۳

اَنْدَر این جمعْ شَرَرها زِ کجاست؟
دودِ سودایِ هُنرها زِ کجاست؟

من سَرِ رشتهٔ خود گُم کردم
کین مُخالف شُده سَرها زِ کجاست؟

گَر نه دل‌هایِ شما مُختلفَند
در من از جنگْ اثرها زِ کجاست؟

گَر چو زَنجیر به هم پیوستیم
این فروبَستن دَرها زِ کجاست؟

گَر نه صد مُرغِ مخالف این جاست
جنگ و بَرکَنْدنِ پَرها زِ کجاست؟

ساقیا باده به پیش آر که میْ
خود بگوید که دِگَرها زِ کجاست؟

تو اگر جُرعه نریزی بر خاک
خاک را از تو خَبَرها زِ کجاست؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۴
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۴۰۰/۱۱/۲۳ ۰۲:۵۴

عالی