۲۶۸ بار خوانده شده
جامی که بگیرم میش انوار بود
بینی که بگویم همه اسرار بود
در هر طرفی که بنگرد دیدهٔ من
بیپرده مرا ضیاء دلدار بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بینی که بگویم همه اسرار بود
در هر طرفی که بنگرد دیدهٔ من
بیپرده مرا ضیاء دلدار بود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۶۱۶
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۶۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.