۲۹۸ بار خوانده شده
ای محنت هجر بر دلم سرنایی
وی دولت وصل از درم درنایی
از بخت چو هیچ کار برمیناید
ای جان ستیزه کار هم برنایی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
وی دولت وصل از درم درنایی
از بخت چو هیچ کار برمیناید
ای جان ستیزه کار هم برنایی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۴۴۰
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۴۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.