۲۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۶۰ - حسب حال

کسی که مدت سی سال شعر باطل گفت
خدای بر همه کامیش داد پیروزی

کنون که روی نهد جمله در حقیقت شرع
چه اعتقاد کنی باز گیردش روزی

برو که عاقل از این اختیار آن بیند
که کشت تشنه نبیند ز ابر نوروزی

ز شعر نفس تو آن بارهای عار کشید
که چون هلال به طفلی درآیدش کوزی

ز شرع جان تو آن شعلهای نور کشد
کزو به هر فلکی آفتابی افروزی

ولیک تا تو همان عود وزن می‌سازی
ولیک تا تو همان عود بحر می‌سوزی

تو حرف شرع کی آری برون ز مخرج شعر
تو علم آنت نباشد کزین در آن توزی

توراء شرع به آخر همی بری و خطاست
چو عین شعر به آخر بری بیاموزی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۹ - در مذمت کسی گفته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۱ - در مدح فیروزشاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.