۲۵۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵۸ - در تقاضا

خداوندا همی دانم که چیزی نیست در دستت
گرم چیزی ندادستی بدین تقصیر معذوری

ولیکن گر کسی پرسد چه دادستت روا داری
که گویم عشوه اول روز و آخر روز دستوری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۷ - در عذر قی کردن در مجلس شراب گفته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۹ - در مذمت کسی گفته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.