۳۰۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۹

خدایگانا آنی که دوستدارانت
ز نور رای تو دانم ستاره رای شوند

قبول درگه تو چون بیافتند به قدر
چو ساکنان مجره سپهرسای شوند

به بنده خانهٔ تو بر امید آنکه مگر
به یمن طائر بختت طرب‌فزای شوند

نشسته چار حریفند شاهد و شیرین
بدانکه تا ز می لعل سرگرای شوند

شرابشان نرسیدست زان همی ترسم
که شاهدان همه ناگاده باز جای شوند

به یک دو ساغر پر شان که دردهد ساقی
به کام بنده همین هر سه چار پای شوند

اگر عزیز کنی شان به شیشه‌ای دو شراب
حریف و بندهٔ تو تا شراب گای شوند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۸ - در هجا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۰ - در تهدید و هجو قاضی هری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.