۳۱۴ بار خوانده شده
ای خداوندی که پیش لطف خاک پای تو
آب حیوان از وجود خویش بیزاری کند
پای باست زین اگر بر خنگ ایام افکند
فتنه نتواند که در ظلمش ستمکاری کند
روی هر خاکی که از موزهت جمالی کسب کرد
تاابد با زمزم و کوثر کله داری کند
موزهٔ خاص ترادستار کردم از شرف
موزهٔ خاص ترا زیبد که دستاری کند
نام میمون تو تا بر ساق او بنوشتهاند
ساف عرش از رشک آن دولت همی زاری کند
موزهای کز افسری بیش است در پایش کنم
حاش لله بنده هرگز این سبکساری کند
آ سمان از بهر تاج خسرو سیارگان
روزها شد تاهمی از من خریداری کند
هر کرا ای دست موزهاش از تفاخر دست داد
برهمه عالم زبر دستی و جباری کند
شاد و دولت یار بادی تا به سعی آ فتاب
در نما نفس نباتی را صبا یاری کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
آب حیوان از وجود خویش بیزاری کند
پای باست زین اگر بر خنگ ایام افکند
فتنه نتواند که در ظلمش ستمکاری کند
روی هر خاکی که از موزهت جمالی کسب کرد
تاابد با زمزم و کوثر کله داری کند
موزهٔ خاص ترادستار کردم از شرف
موزهٔ خاص ترا زیبد که دستاری کند
نام میمون تو تا بر ساق او بنوشتهاند
ساف عرش از رشک آن دولت همی زاری کند
موزهای کز افسری بیش است در پایش کنم
حاش لله بنده هرگز این سبکساری کند
آ سمان از بهر تاج خسرو سیارگان
روزها شد تاهمی از من خریداری کند
هر کرا ای دست موزهاش از تفاخر دست داد
برهمه عالم زبر دستی و جباری کند
شاد و دولت یار بادی تا به سعی آ فتاب
در نما نفس نباتی را صبا یاری کند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۰ - شکایت از فلک و مدح صاحب
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۲ - در هجا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.