۳۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷۵

از وَرایِ سِرِّ دل بین شیوه‌ها
شکلِ مَجنون، عاشقان زین شیوه‌ها

عاشقان را دین و کیشِ دیگر است
اصل و فَرع و سِرِّ آن دینْ شیوه‌ها

دلْ سُخن چین است از چینِ ضَمیر
وَحی جویانْ اَنْدَران چینْ شیوه‌ها

جان شُده بی‌عقل و دین، از بَس که دید
زان پَریِّ تازه آیین شیوه‌ها

از دَغا و مَکْرِ گوناگونِ او
شیوه‌ها گُم کرده مِسکین شیوه‌ها

پَرده دارِ روحْ ما را قِصّه کرد
زان صَنَم بی‌کِبْر و بی‌کین شیوه‌ها

شیوه‌ها از جسم باشد یا زِ جان
این عَجَب بی‌آن و بی‌این شیوه‌ها

مَردِ خودبین غَرقهٔ شیوه‌یْ خود است
خود نبیند جانِ خودبین شیوه‌ها

شَمسِ تبریزی جوانم کرد باز
تا بِبینَم بَعدِ سِتّین شیوه‌ها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.