۳۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۸

زهر است مرا غذای هر روزه
زین کاسهٔ سرنگون پیروزه

وز دهر سیاه کاسه در کاسم
صد ساله غم است شرب یک روزه

دهر است کمینه کاسه گردانی
از کیسهٔ او خطاست دریوزه

در کوزه نگر به شکل مستسقی
مستسقی را چه راحت از کوزه

از چرخ طمع ببر که شیران را
دریوزه نشاید از در یوزه

خاقانی صبح خیز، هر شامی
نگشاید جز به خون دل روزه

بر تن ز سرشک جامهٔ عیدی
در ماتم دوستان دل سوزه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.