۳۴۲ بار خوانده شده
دلی داشتم وقتی، اکنون ندارم
چه پرسی ز من حال دل چون ندارم
غریق دو طوفانم از دیده تا لب
ز خوناب این دل که اکنون ندارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
چه پرسی ز من حال دل چون ندارم
غریق دو طوفانم از دیده تا لب
ز خوناب این دل که اکنون ندارم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.