۳۱۶ بار خوانده شده
با آینهٔ ضمیر مخدوم
خواهد که نفس زند نیارد
مجد الدین افتخار اسلام
که اسلام بدو تفاخر آرد
بحری است نهنگ سار کلکش
کالا گهر از دهن نبارد
در ظلمت حال خاطر اندوه
با نور خیال او گسارد
پر کحل جواهر آیدش چشم
چون بر خط او نظر گمارد
دل یاد کند فضایل او
چندان که به دست چپ شمارد
بر یاد محقق مهینه
انگشت کهینه بسته دارد
آخر چه حساب گیرد انگشت
کورا ز میان فرو گذارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
خواهد که نفس زند نیارد
مجد الدین افتخار اسلام
که اسلام بدو تفاخر آرد
بحری است نهنگ سار کلکش
کالا گهر از دهن نبارد
در ظلمت حال خاطر اندوه
با نور خیال او گسارد
پر کحل جواهر آیدش چشم
چون بر خط او نظر گمارد
دل یاد کند فضایل او
چندان که به دست چپ شمارد
بر یاد محقق مهینه
انگشت کهینه بسته دارد
آخر چه حساب گیرد انگشت
کورا ز میان فرو گذارد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.