۱۰۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶

حوری از کوفه به کوری ز عجم
دم همی داد و حریفی می‌جست

گفتم ای کور دم حور مخور
کو حریف تو به بوی زر توست

هان و هان تا ز خری دم نخوری
ور خوری این مثلش گوی نخست

که خری را به عروسی خواندند
خر بخندید و شد از قهقهه سست

گفت من رقص ندانم به سزا
مطربی نیز ندانم به درست

بهر حمالی خوانند مرا
کاب نیکو کشم و هیزم چست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.