۲۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۴ - در عزل گوید

سرور عادیان سر غولان
آن که نبود به هیاتش دگری

وان بزرگ شترلبان که بود
پیش او صد نواله ماحضری

بودی او را برادر کوچک
دادی ار عوج را خدا پسری

قلب بسیار بوده رد عالم
لیک از وی نبوده قلب تری

خر دزدیده رنگ کرده فروخت
کس به این رنگ دیده دزد خری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.