۲۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۰ - مرثیه

خورشید اوج حسن محمد امین که بود
روشن ز رویش آینهٔ آفتاب و مه

وز کثرت مرور شهور و سنین نداشت
کاهش به ماه طلعتش از هیچ باب ره

ناگه گرفته شد به کسوف اجل جهان
کافاق را ز تیرگیش روز شد سیه

پیر خرد ز مرگ جهان سوز او چو کرد
در ظلمت زمانه ماتم نشین نگه

از سوز دل تهیهٔ تاریخ کرد و گفت
عالم شده به مرگ محمد امین سیه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹ - قطعه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.