۳۲۳ بار خوانده شده
ذوق مشکل که گذارد دو نفس زنده مرا
گر شود یک نفس آن گوهر نایاب ز من
از رخ و ابروی او روی نتابم به خدا
رو بتابند اگر قبله و محراب ز من
محتشم گر به رفاقت شود آن بت مهمان
از تو دین و دل و دانش دگر اسباب ز من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گر شود یک نفس آن گوهر نایاب ز من
از رخ و ابروی او روی نتابم به خدا
رو بتابند اگر قبله و محراب ز من
محتشم گر به رفاقت شود آن بت مهمان
از تو دین و دل و دانش دگر اسباب ز من
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰ - ایضا در مرثیه گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.