۳۲۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۴ - وله ایضا

ای همایون فارس میدان دولت کاورند
کهکشان بهر ستوران تو کاه از کهکشان

گرچه ناچارست بهر هر ستوری کاه و جو
تا به دستور ستور من نیفتد از توان

مرکب من نام جو نشنید هرگز زان سبب
می‌کنم کاه فقط خواهش ز دستور زمان

که به این حیوان رساندن گرچه شغل لازمست
بام اندای منازل هست لازم‌تر از آن

آصفا وقت است تنگ و کاه و در دهها فراخ
خامه در دست تو فرمانبر به تحریک بنان

یک نفس شو ملتفت وز رشحه ریزیهای کلک
زحمت یک ساله کن رفع از من بی‌خانمان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳ - ایضا در مرثیه گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.