۲۹۱ بار خوانده شده
عشقی آن نخل خرد پرور بستان سخن
که به سیل اجل از دهر برآمد بیخش
میشنیدم ز چپ و راست که عشقی
متفکر چو شدم بود همان تاریخش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
که به سیل اجل از دهر برآمد بیخش
میشنیدم ز چپ و راست که عشقی
متفکر چو شدم بود همان تاریخش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱ - در مدح میرامینالدین محمد گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳ - قطعه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.