۳۲۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۸ - وله ایضا

محیط دولت اقبال خواجه میر حسن
که بود تاجر فرزانه‌ای چو او نادر

چو بی‌ثباتی ویرانهٔ جهان دانست
زدود نقش فریبش ز صفحهٔ خاطر

وزین سراچه فانی قدم کشید و رسید
ز سیر عالم باقی به نعمت وافر

چو خواست دل که برد ره به گنج تاریخش
وزین مقوله شود نکته‌ای بر او ظاهر

به رمز نکته‌رسی گفت خواجه میر حسن
گذشت از سر ویرانه جهان آخر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹ - در شکایت فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.