۵۴۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۴ - یوسف گم گشته

یا رب آن یوسف گم گشته به من بازرسان
تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان

ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف
این زمان یوسف من نیز به من بازرسان

رونقی بی گل خندان به چمن بازنماند
یارب آن نوگل خندان به چمن بازرسان

از غم غربتش آزرده خدایا مپسند
آن سفرکرده ما را به وطن بازرسان

ای صبا گر به پریشانی من بخشایی
تاری از طره آن عهدشکن بازرسان

شهریار این در شهوار به در بار امیر
تا فشاند فلکت عقد پرن بازرسان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۳ - تو بمان و دگران
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۵ - کنج ملال
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.