۲۴۷ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۳۶۴

ندانم تا چه بادست این که ازگلزار می‌آید؟
کزو بوی خوش گیسوی آن دلدار می آید

بیا ساقی و پیش از مردنم می ده که جان در تن
باستقبال خواهد شد که بوی یار می آید

مگر بیدار شد بختم که آن روی که درخوابم
نبود امید پیش دیدهٔ بیدار می آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۳۶۳
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۳۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.