۳۳۴ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۲۷۸

که می آید چنین یارب مگر مه بر زمین آمد
چه گرد است اینکه می‌خیزد که جانان هم‌نشین آمد

که میراند جنیبت را که میدان عنبر آگین شد
کدامین باد می جنبد که بوی یا سیمین آمد

صبوری را دلم در خاک من جوید نمی‌یاید
غبار کیست این یارب که در جان حزین آمد

بتی و آفت تقوی و دین آخر نمی‌دانی
که در شهر مسلمانان نباید این چنین آمد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۷۷
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.