۳۳۹ بار خوانده شده
دی غمزهٔ تو کرد اشارت به سوی لب
تا بوسهای دهد ز شکر خوب تر مرا
رویت گل و لبت شکر و این عجب که نیست
جز دردسر به حاصل از آن گل شکر مرا
چون من ترا درون دل خویش داشتم
آخر چه دشنه داشتهای در جگر مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
تا بوسهای دهد ز شکر خوب تر مرا
رویت گل و لبت شکر و این عجب که نیست
جز دردسر به حاصل از آن گل شکر مرا
چون من ترا درون دل خویش داشتم
آخر چه دشنه داشتهای در جگر مرا
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۴
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.