۳۳۷ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۲۶

مهر بگشای لعل میگون را
مست کن عاشقان محزون را

رخ نمودی و جان من بر دی
اثر این بود فال میمون را

دل من کشته شد بقای تو باد
چه توان کرد حکم بی‌چون را

از درونم نمی‌روی بیرون
در گرفتی درون و بیرون را

نام لیلی براید اندر نقش
گر بریزند خون مجنون را

گفت خسرو نگیردت ما ناک
خاصیت سلب گشت افسون را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۵
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.