۳۹۱ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۷

گر در شراب عشقم از تیغ میزنی حد
ای مست محتسب کش حدیست این ستم را

گفتی که غم همی خور من خود خورم ولیکن
ای گنج شادمانی اندازه ییست غم را

آن روی نازنین را یک‌دم بسوی من کن
تا بیشتر نبینم نسرین وارغوان را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۶
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.