۹۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶

شاد زی با سیاه چشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد

زآمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد

من و آن جعد موی غالیه بوی
من و آن ماهروی حورنژاد

نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آن که او نخورد و نداد

باد و ابر است این جهان، افسوس!
باده پیش آر، هر چه باداباد

شاد بوده‌ست از این جهان هرگز
هیچ کس؟ تا از او تو باشی شاد

داد دیده‌ست از او به هیچ سبب
هیچ فرزانه؟ تا تو بینی داد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.