۳۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۴ - تجرید

خسرو من! بگذر از بن گفتگوی
نیکی خویش و بد مردم مگوی

چشم تو از عیب تو دیدن تهی است
از دگری پرس که عیب تو چیست

چشم بخود باز مکن چون خسان
بین سوی خود لیک به چشم کسان

پیل طلب کرد، شه، پیل زور
کاورد آن بی نمکان را به شور

همچو کمان پر خم و تیر از میان
تیر ستاده است و کمانش روان

از رخ خود، پیش تو، خاقان چین
صورت چین کرده بروی زمین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳ - جمع تفریق تقسیم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵ - تجنیس
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.