۳۵۱ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۴۴

گفتم صنما شدم به کام دشمن
زان غمزهٔ شوخ و طرهٔ مرد افکن

گفت آنچه ز چشم و زلف من بر تو گذشت
ای خانه سیه چرا نگفتی با من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.