۳۱۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹

یک دو بیت از شاه می‌خوانم نگارا گوش کن
زان که هر یک هم‌سری با در غلطان می‌کند

« قد سرو آسای تو زین سان که جولان می‌کند
عاشق دیوانه را سرمست و حیران می‌کند

نیست از دست غمت جمعی به عالم گوییا
هر کجا جمعی است زلف تو پریشان می‌کند»

شیرین دهنا بشنو اشعار خوش خسرو
از چشمهٔ نوشینت یک قطره به کامم کن

«من خضر و سکندروار ظلمات نپیمایم
زان آب حیات اینک یک جرعه به جامم کن

چون خوی تو می‌دانم از لطف تو مایوسم
باری ز سر رحمت یک روز عتابم کن»

دوشینه که آن ماه مشک مو را
در خانه کشیدم به صد بهانه

این بیت ملک در خیالم آمد
خون دلم از دیده شد روانه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.