۴۵۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۶

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده ی گزند مباد

سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد

در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد

در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
مجال طعنه ی بدبین و بدپسند مباد

هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو به جز جان او سپند مباد

شفا ز گفته ی شکرفشان حافظ جوی
که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
Avatar نقش کاربری
پریسا امینیان
۱۴۰۲/۱/۱۲ ۱۹:۲۱

حافظ هم از پزشکان دوری میجسته و مردم را هم به این امر نصیحت نموده است