۲۸۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۰۵

برای نیم نگاهی چو عذر خواه تو گردم
هزار بار به گرد سر نگاه تو گردم

ز انتظار شوم کشته تا نشان خدنگی
ز پر کرشمه نگه‌های گاه گاه تو گردم

بزن به تیغم و پیش از من هلاک گنه خود
به گردن دگران نه که من گواه تو گردم

به این امید که روزی شکاری خورم از تو
هزار سال بگرد شکارگاه تو گردم

به هم زدی ز سبک دستی کرشمهٔ جهانی
اسیر فتنهٔ حسن گران سپاه تو گردم

بکش مرا و میندیش از گنه که همان من
به روز حشر رعقوبت کش گناه تو گردم

مهی برآمد و برنامد این مراد که یکشب
به دیده کام ستان از رخ چو ماه تو گردم

مرا چه محتشم این بس ز باغ وصل که قانع
به نیم نکهتی از عنبرین گیاه تو گردم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.