۳۰۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۰

شوق درون به سوی دری می‌کشد مرا
من خود نمی‌روم دگری می‌کشد مرا

یاران مدد که جذبهٔ عشق قوی کمند
دیگر به جای پرخطری می‌کشد مرا

ازبار غم چو یکشبه ماهی به زیر کوه
شکل هلال مو کمری می‌کشد مرا

صد میل آتشین به گناه نگاه گرم
در دیدهٔ تیز بین نظری میکشد مرا

من مست آن قدر که توان پای می‌کشم
امداد دوست هم قدری می‌کشد مرا

دست از رکاب من بگسل محتشم که باز
دولت عنان کشان بدری می‌کشد مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.