۳۵۶ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۳۹۳

دستی که زدی به ناز در زلف تو چنگ
چشمی که زدیدنت زدل بردی زنگ

آن چشم ببست بی توام دیده به خون
و آن دست بکوفت بی توام سینه به سنگ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۳۹۲
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۳۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.