۳۲۴ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۱۳۳

عاشق نتواند که دمی بی غم زیست
بی یار و دیار اگر بود خود غم نیست

خوش آنکه بیک کرشمه جان کرد نثار
هجران و وصال را ندانست که چیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.