۳۲۰ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۱۱۱

شب آمد و باز رفتم اندر غم دوست
هم بر سر گریه‌ای که چشمم را خوست

از خون دلم هر مژه‌ای پنداری
سیخیست که پارهٔ جگر بر سر اوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۱۰
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.