۳۵۸ بار خوانده شده
ای باده ز خون من به جامت
این می به قدح بود مدامت
خونم چو می ار کشی حلالت
می بی من اگر خوری حرامت
مرغان حرم در آشیانها
در آرزوی شکنج دامت
بالای بلند خوش خرامان
افتادهٔ شیوهٔ خرامت
ماه فلکش ز چشم افتاد
دید آنکه چو مه به طرف بامت
نالم که برد بر تو نامم
آن کس که ز من شنید نامت
هر کس به غلامی تو نازد
هاتف به غلامی غلامت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این می به قدح بود مدامت
خونم چو می ار کشی حلالت
می بی من اگر خوری حرامت
مرغان حرم در آشیانها
در آرزوی شکنج دامت
بالای بلند خوش خرامان
افتادهٔ شیوهٔ خرامت
ماه فلکش ز چشم افتاد
دید آنکه چو مه به طرف بامت
نالم که برد بر تو نامم
آن کس که ز من شنید نامت
هر کس به غلامی تو نازد
هاتف به غلامی غلامت
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.