۳۵۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۰

حرف غمت از دهان ما جست
یا آتشی از زبان ما جست

رو جانب دام یا قفس کرد
هر مرغ کز آشیان ما جست

یک‌یک ز نشان فراتر افتاد
هر تیر که از کمان ما جست

آتش به سپهر زد شراری
کز آه شررفشان ما جست

غیر از که شنید سر عشقت
حرفی مگر از دهان ما جست

ز انسان که خورد نسیم بر گل
تیر تو ز استخوان ما جست

هاتف چو شراره‌ای که ناگاه
ز آتش جهد از میان ما جست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.