۳۴۹ بار خوانده شده
آبها آیینهٔ سرو خرامان تواند
بادها مشاطهٔ زلف پریشان تواند
رعدها آوازهٔ احسان عالمگیر تو
ابرها چتر پریزاد سلیمان تواند
سروها از طوق قمری سر بسر گردیده چشم
دست بر دل محو شمشاد خرامان تواند
شبنشینان عاشق افسانههای زلف تو
صبح خیزان واله چاک گریبان تواند
سبزپوشان فلک، چون سرو، با این سرکشی
سبزهٔ خوابیدهٔ طرف گلستان تواند
آتشینرویان که میبردند ازدلها قرار
چون سپند امروز یکسر پایکوبان تواند
چون صدف، جمعی که گوهر میفشاندند از دهن
حلقه در گوش لب لعل سخندان تواند
صائب افکار تو دل را زنده میسازد به عشق
زین سبب صاحبدلان جویای دیوان تواند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بادها مشاطهٔ زلف پریشان تواند
رعدها آوازهٔ احسان عالمگیر تو
ابرها چتر پریزاد سلیمان تواند
سروها از طوق قمری سر بسر گردیده چشم
دست بر دل محو شمشاد خرامان تواند
شبنشینان عاشق افسانههای زلف تو
صبح خیزان واله چاک گریبان تواند
سبزپوشان فلک، چون سرو، با این سرکشی
سبزهٔ خوابیدهٔ طرف گلستان تواند
آتشینرویان که میبردند ازدلها قرار
چون سپند امروز یکسر پایکوبان تواند
چون صدف، جمعی که گوهر میفشاندند از دهن
حلقه در گوش لب لعل سخندان تواند
صائب افکار تو دل را زنده میسازد به عشق
زین سبب صاحبدلان جویای دیوان تواند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.