۳۱۷ بار خوانده شده

بخش ۱۳

چنین دادخوانیم بر یزدگرد
وگرکینه خوانیم ازین هفت گرد

اگر خود نداند همی کین و داد
مرا فیلسوف ایچ پاسخ نداد

وگر گفت دینی همه بسته گفت
بماند همی پاسخ اندر نهفت

گرهیچ گنجست ای نیک رای
بیار ای و دل را به فردا مپای

که گیتی همی بر تو بر بگذرد
زمانه دم ما همی‌بشمرد

در خوردنت چیره کن برنهاد
اگر خود بمانی دهد آنک داد

مرا دخل و خرج ار برابر بدی
زمانه مرا چون برادر بدی

تگرگ آمدی امسال برسان مرگ
مرا مگر بهتر بدی از تگرگ

در هیزم و گندم و گوسفند
ببست این برآورده چرخ بلند

می‌آور که از روزمان بس نماند
چنین تا بود و برکس نماند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۲
گوهر بعدی:بخش ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.