۳۳۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۳۲

ای مطرب درد، پرده بنواز
هان! از سر درد در ده آواز

تا سوخته‌ای دمی بنالد
تا شیفته‌ای شود سرافراز

هین! پرده بساز و خوش همی سوز
کان یار نشد هنوز دمساز

دلدار نساخت، چون نسوزم؟
سوزم، چو نساخت محرم راز

ماتم زده‌ام، چرا نگریم؟
محنت زده‌ام، چه می‌کنم ناز؟

ای یار، بساز تا بسوزم
یا با سوزم بساز و بنواز

یک جرعه ز جام عشق در ده
تا بو که رهانیم ز خود باز

ور سوختن من است رایت
من ساخته‌ام، بسوز و بگداز

گر یار نساخت، ای عراقی،
خیز از سر سوز نوحه آغاز

در درد گریز، کوست همدم
با سوز بساز، کوست همساز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.