۳۴۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۸۷

خرامنده سروی به رخ گلستانی
فروزنده ماهی به لب دلستانی

بهشتی به رخسار و در حسن حوری
جهانی به خوبی و در لطف جانی

نه حور بهشت از طراوت بهشتی
نه سرو روان از لطافت روانی

به بالا بلندی به یاقوت قندی
به گیسو کمندی به ابرو کمانی

ز مشک ختن بر عذارش غباری
ز شعر سیه بر رخش طیلسانی

در آشفتگی زلفش آشوب شهری
لبش در شکر خنده شور جهانی

به هنگام دل بردن آن چشم جادو
توانائی و خفته چون ناتوانی

چو هندو سر زلفش آتش نشینی
چو کوثر لب لعلش آتش نشانی

سفر کرد خواجو ز درد جدائی
فرو خواند بر دوستان داستانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.