۳۵۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۰۸

ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده
فارغ از سجاده و تسبیح و طاعات آمده

نفی را اثبات خود دانسته و اثبات نفی
و ایمن از خویش و بری از نفی و اثبات آمده

کرده ورد بلبل مست سحر خیز استماع
باز با مرغ صراحی در مناجات آمده

روح قدسی در هوای مجلس روحانیان
صبحدم مستانه بر بام سماوات آمده

عقل با زلف چلیپا از تنازع دم زده
روح با راح مصفا در مقالات آمده

گشته مستانرا سر کوی مغان بیت الحرام
عاشقانرا گوشهٔ مسجد خرابات آمده

عارفان را نغمهٔ چنگ مغنی ره زده
صوفیان را باده صافی مداوات آمده

شهسوار چرخ بین نزدش پیاده وانگهی
رخ نهاده پیش اسب او و شهمات آمده

یک ره از ایوان برون فرمای خواجو را ببین
بر سر کوی تو چون موسی بمیقات آمده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.