۲۹۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۰۶

تخت خیری بین دگر بر تختهٔ خارا زده
خیمه سلطان گل بر دامن صحرا زده

دوستان در بوستان برگ صبوحی ساخته
بلبلان گلبانگ بر طوطی شکر خا زده

از شقایق در میان سبزه فراش ربیع
چار طاق لعل بر پیروزه گون دیبا زده

زرگر باد بهاری از کلاه سیم دوز
قبه‌ئی از زر بنام نرگس رعنا زده

خوش نوایان چمن در پردهٔ عشاق راست
نوبت نوروز بر بانگ هزار آواز ده

غنچه همچون گلرخی کو داده باشد دل بباد
دست در پیراهن زنگاری والا زده

از چراغ بوستان افروز شمع زر چکان
باد آتش در نهاد لالهٔ حمرا زده

نو عروسان چمن در کله‌های فستقی
تاب در مرغول ریحان سمن فرسا زده

دمبدم در گوشه‌های باغ گوید باغبان
چشم خواجو بین دم از سر چشمه‌های ما زده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.