۳۱۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۰۲

ای سنبل تازه دسته بسته
و افکنده برآب دسته دسته

خط تو بنفشه‌ئی نباتی
قد تو صنوبری خجسته

آن هندوی پر دل تو در چین
بس قلب دلاوران شکسته

در دیدهٔ من خیال قدت
چون سرو ز طرف چشمه رسته

پیش دهن شکر فشانت
بی مغز بود حدیث پسته

چون زلف تو در کشاکش افتاد
شد رشتهٔ جان ما گسسته

دریاب که باز کی دهد دست
صیدی که بود ز قید جسته

برخیز و چراغ صبحگاهی
زاه سحرم نگر نشسته

خواجو دل خسته را بزنجیر
در جعد مسلسل تو بسته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.