۳۰۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۲۴

پیش عاقل نیاز چیست نماز
نزد عاشق نماز چیست نیاز

نغمه سازی بنالهٔ دلسوز
صبحدم می‌زد این غزل برساز

کای بدل پرده سوز شاهد روز
وی بجان پرده ساز مجلس راز

اگرت بر سرست سایهٔ مهر
سایه‌ئی بر سر سپهر انداز

تا ترا عاقبت شود محمود
همچو محمود شو غلام ایاز

دل دیوانگی بمهر افروز
سر فرزانگی بعشق افراز

مشو از منعمان جاه اندوز
مشو از مفلسان چاه انداز

یا بیا در غم زمانه بسوز
یا برو با غم زمانه بساز

ترک این راه کن که نبود راست
دل بسوی عراق و رو بحجاز

اگرت ساز نیست سوز کجاست
ورت آواز هست کو آواز

خیز خواجو که مرغ گلشن دل
در سماعست و روح در پرواز

باز کن چشم جان که طائر قدس
نشود صید جز بدیده باز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.