۳۱۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۰۰

پای کوبان در سراندازی چو سربازی کنند
پای در نه تا سرافرازان سرافرازی کنند

ناوک اندازان چشم ترکتازت از چه روی
برکمان سازان ابرویت کمین بازی کنند

در هوای گلشن روی تو هر شب تا بروز
عاشقان با بلبل خوش خوان هم آوازی کنند

موکب سلطان عشقت چون علم بر دل زند
در نفس جانها هوای خانه پردازی کنند

چون طناب عنبری بر مشتری چنبر کنی
ای بسا دلها که آهنگ رسن بازی کنند

طره‌های سرکشت کی ترک طراری دهند
غمزه‌های دلکشت کی ترک غمازی کنند

بر سر میدان عشقت چون شود خواجو شهید
نامش آندم عاقلان دیوانهٔ غازی کنند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.