۳۱۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۶۶

دوش چون در شکن طرهٔ شب چین دادند
مژدهٔ آمدن آن صنم چین دادند

بیدلانرا سخنی از رخ دلبر گفتند
بلبلانرا خبری از گل نسرین دادند

باسیران بلا ملک امان فرمودند
بفقیران گدا گنج سلاطین دادند

عطر مجنون همه از سنبل لیلی سودند
کام خسرو همه از شکر شیرین دادند

سوز پروانه دگر در دل شمع افکندند
مهر اورنگ بگلچهر خور آئین دادند

خضر را آگهی از آب حیان آوردند
نامهٔ ویس گلندام برامین دادند

روی اقبال بسوی من مسکین کردند
شادی گمشده را با من غمگین دادند

بسها پرتوی از نور قمر بخشیدند
بگیا نکهت انفاس ریاحین دادند

جان بشکرانه ده ایدل که کنون خواجو را
کام دل زان لب جان‌پرور شیرین دادند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.