۴۴۹ بار خوانده شده
رنج ما بردیم و گنج ارباب دولت بردهاند
خار ما خوردیم و ایشان گل بدست آوردهاند
گر حرامی در رسد با ما چه خواهد کرد زانک
رخت ما پیش از نزول ما بمنزل بردهاند
می پرستان محبت را ز غم اندیشه نیست
از برای آنکه آب زندگانی خوردهاند
هر که در عشق پریرویان نیامد در شمار
عارفانش از حساب عاقلان نشمردهاند
با وجود آنکه بد گفتند و نیک انگاشتیم
ما نیازردیم و بدگویان ز ما آزردهاند
گلعذاران بین که کل پرده بر ما میدرند
ما برون افتاده ویشان همچنان در پردهاند
باد پیمایان که آگه نیستند از سوز عشق
زان نمیسوزند از آه گرم ما کافسردهاند
زنده دل قومی که پیش تیغ عشقت شمعوار
ز آتش دل سر فدا کردند و پای افشردهاند
چون ببدنامی برآمد نام خواجو در جهان
نیک نام آنها که ترک نیک نامیکردهاند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
خار ما خوردیم و ایشان گل بدست آوردهاند
گر حرامی در رسد با ما چه خواهد کرد زانک
رخت ما پیش از نزول ما بمنزل بردهاند
می پرستان محبت را ز غم اندیشه نیست
از برای آنکه آب زندگانی خوردهاند
هر که در عشق پریرویان نیامد در شمار
عارفانش از حساب عاقلان نشمردهاند
با وجود آنکه بد گفتند و نیک انگاشتیم
ما نیازردیم و بدگویان ز ما آزردهاند
گلعذاران بین که کل پرده بر ما میدرند
ما برون افتاده ویشان همچنان در پردهاند
باد پیمایان که آگه نیستند از سوز عشق
زان نمیسوزند از آه گرم ما کافسردهاند
زنده دل قومی که پیش تیغ عشقت شمعوار
ز آتش دل سر فدا کردند و پای افشردهاند
چون ببدنامی برآمد نام خواجو در جهان
نیک نام آنها که ترک نیک نامیکردهاند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.